کلاه های خاکی وگل آلود در هر طرف افتاده ، قطاری از انسان ها از لابه لای زمین های پست وبلند، از تل خانه های فروریخته ازشیشه و آجر عبور می کنند با دستانی بر سر، تنی نیمه برهنه و زبانی که الموت الصدام دخیل یاخمینی ورد آن هاشده است. همین زبان ها روزگاری نه… بیشتر »